آیت الله العظمی حاج شیخ عباس قمی از علما، مورخان و محدثان عصر حاضر محسوب میشود. او در قم متولد شد و تحصیلات ابتدایی را در آن شهر فرا گرفت. سپس در ۱۳۱۶ ه.ق به نجف رفت و ار علمای آن دیار بهره فراوان برد. در ۱۳۲۰ ه.ق پس از وفات استاد خود، محدث نوری، به قم بازگشت. آنگاه از قم به مشهد رفت و از آنجا مجدداً رهسپار نجف شد. او سرانجام در ۲۳ ذیالحجه سال ۱۳۵۹ ه.ق درگذشت و در حرم امیرالمومنین علیه السلام دفن شد.
آن چه امروز نیاز زمان و جامعهی ماست، شناخت شخصیتهای برجسته تاریخ شیعه، با توجه به بعد زمان و مکان و عملکرد آنان در ظرف زمان خود است. برای شناخت بهتر شیخ باید دوران زندگی، تحولات اجتماعی، دگرگونیهای سیاسی، حرکتهای فرهنگی دوران را شناخت. تهاجمات فرهنگی مختلف علیه اسلام راستین؛ فعال شدن تشکیلات ماسونی؛ پدیدآمدن مذاهب ساختگی استعماری در ایران، عربستان، عراق، پاکستان؛ پیدایش احزاب و جمعیتهای مختلف با ایدئولوژیهای الحادی، غربی؛ نغمههای باستانگرایی از سوی شرق شناسان و ایران شناسان با طرح ایران منهای اسلام، نشر مطبوعات رنگارنگ با اهداف انحرافی شان؛ تأسیس مدارس جدید و تعطیل اجباری مدارس قدیم وحوزههای علمیه، نشر و ترجمه کتابهای غربی خاصه در تاریخ؛ چاپ نوشتههای ضد اسلام و تشیع و دهها مورد دیگر . همه این موارد دین ستیزی، اسلام زدائی و محو معنویت تشیع اشتراک نظر داشتند. آن چه در این سرزمین میبایست کوبیده میشد «معارف الهی» بود. حتی با تأسیس فرق دراویش مختلف، به از میان بردن «تعهد» و «تعصب» دینی همت گماشتند.
در این هنگامه از حوزهی علمیه، یک روحانی محقق، محدث، مورخ، ادیب و ژرفاندیش برخاست تا از حریم و حرم اسلام و تشیع بدون هیاهو دفاع کند. او زندگیاش را وقف اسلام کرد؛ تا آن جا که روزانه افزون از ۱۷ ساعت مطالعه میکرد و مینوشت وی حماسهای در عرصهی احیای اندیشه شیعی آفرید. وی با رجوع به منابع و مأخذ معتبر اسلامی (که در صلاحیت و توانمندی علمی و عملی او بود)، به تدوین تاریخ اسلام با نام «منتهیالآمال» همت گماشت که یک دوره تاریخ تحلیلی و مستند است.
شیخ عباس قمی در دورانی که معنویت و حقیقت دین مورد هجوم بود به تدوین، تنظیم و ارایه کتاب دعایی با نام «مفاتیحالجنان» شامل یکدوره اعمال واجب و مستحب در طول سال، همت گماشت. پس از رسالات سید بن طاوس و … علامه مجلسی، کاری بدین عظمت و کامل در عالم شیعه نبود (علی شریعتی و هم فکرانش عجیب از این کتاب متنفر بودند و در هر فرصتی آن را میکوبیدند) این کتاب در تمام خانهها و اماکن مقدسه به عنوان رسالهای در باب «سیر و سلوک، علمی و عملی برای مشتاقان عرفان صحیح درآمد که هر روز بر اهمیت و ضرورت آن افزوده میشود. شیخ عباس قمی ۸ جلد کتاب با عنوان «مستدرک بحارالانوار» برای متخصصان حدیث تدوین کرد که در حوزههای علمیه دستمایهای برای عالمان دینی است. از دیگر آثار شیخ عباس قمی میتوان به تخلیص «معراجالسعاده» اثر ملا احمد نراقی، تدوین یکصد کلام از سخنان امام علی (ع)، نگارش «منازل الآخره» به عنوان توشهی راهیان ابدیت و شناخت منازل موت، قبر، سئوال و جواب و عالم برزخ، اشاره کرد.
شرح فوق چیزی است که در اکثر سایتها درباره آثار و قلم مرحوم شیخ می خوانید؛ اما بنده در اینجا به یکی از آثار کمیاب (خود حقیر با تلاشی فراوان یک نسخه دست دوم آن را یافتم) این محدث عظیم الشان اشاره میکنم که معمولا قلم زندگینامه نویسان از ذکر آن غافل ماندهاست. اثری به نام «فیض العلام فی عمل الشهور و وقایع الایام» که نزد اهل علم و تحقیق به «وقایع الایام» مشهور میباشد. در این کتاب ارزشمند که درباره وقایع تاریخ اسلام نگاشته شدهاست درباره اتفاقات ماه ربیعالاول در قسمت «نهم ربیع الاول» میفرمایند:
«روزی عظیم الشان وروز سرور شیعه و عید بزرگ آنهاست، از کتاب مسار الشیعه نقل شده که فرموده این روز عید بزرگ و روز عید بقر، یعنی شکافتن است. (از نظر من به جهت شکافته شدن شکم دشمن حضرت زهرا) و از برای آن شرح بزرگی است که در غیر این موضع ذکر شده است و حضرت رسول صلی الله علیه وآله این روز را عید فرموده و امر کرده که مردم نیز این روز را عید قرار دهند و ترید (یعنی بهترین غذای آن دوران، آبگوشت با نان) درست کند.»
البته کلام شیخ در کتاب ادامه دارد و اهلش به آن مراجعه میکنند. اما فکر میکنم به همین مقدار برای افراد عاقل کافی باشد زیرا گفتهاند العاقل یکفی بالاشاره (عاقل را اشاره کافی است) که محدثی عظیمالشان و زاهدی دور از حقههای شیطانی در کتاب خود اینگونه بر حقیقت عیدالزهرا صحه میگذارد و کلام معصوم و دستورات آن بزرگواران در عید قرار دادن این روز را برای همگان معرفی مینماید. باشد که رهرو راه بزرگان دین و ائمه معصومین سلام الله علیهم باشیم و دستمان از دامان عالمان راستین و علوم آل محمد کوتاه نگردد.